رئیس اتاق مشترك ایران و چین:
چیزی به اسم بلوکه کردن پول نفت ایران در چین حقیقت ندارد
رئیس اتاق مشترک ایران و چین اظهار داشت: آنچه که بعنوان پول های بلوکه شده فروش نفت ایران در چین مطرح می شود، حقیقت ندارد؛ بلکه ذخایر ارزی ما در دیگر کشورهاست که به چین منتقل شده است.
به گزارش ام آی جی تی به نقل از مهر، مجیدرضا حریری رئیس اتاق تجاری مشترک ایران و چین این روزها به یکی از اصلی ترین مصاحبه شوندگان تشریح وضعیت حال و آینده روابط اقتصادی ایران و چین بعد از درگذشت مرحوم عسگراولادی رئیس سابق اتاق مشترک ایران و چین تبدیل گشته است.
در سالهای اخیر و بعد از خروج ترامپ از برجام که به تشدید تحریم های ظالمانه ضد ایران منجر و خیلی از مبادلات تجاری ایران با دیگر کشورها با مشکلاتی روبرو شده، اینک چین است که به اصلی ترین شریک تجاری ایران و حتی در مجامع جهانی به یکی از حامیان سیاسی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
با این حال ابتکار امضای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین علیرغم «چین هراسی» هایی که رسانه های معاند به راه انداخته اند، می تواند در رفع خیلی از مشکلات اقتصادی کشور راهگشا باشد.
در همین خصوص گفتگویی با مجیدرضا حریری رئیس اتاق مشترک ایران و چین انجام داده ایم که به شبهات وارده به اذهان عمومی درباره روابط سیاسی-اقتصادی ایران و چین پاسخ می دهد.
به عنوان سوال اول کلیات روابط اقتصادی ایران و چین با وضعیت موجود و نحوه ارتقای آنرا توضیح دهید.
حریری: روابط ایران و چین از سال ۲۰۰۰ به این سو همواره رو به افزایش بوده است. این روند افزایشی تا ۲۰۱۴ ادامه داشت. در سال ۲۰۱۴ حجم مبادلات دو کشور به رقم ۵۱.۸ میلیارد دلار رسید که بالاترین میزان تجارت ایران و چین شمرده می شود.
اما از ۲۰۱۴ به بعد گرفتار فترت در روابط دو کشور شدیم که در نتیجه آن صادرات مواد پایه نفتی و معدنی کشور به چین و همچنین به دیگر کشورها افت کرد.
به جز عراق و افغانستان که کالاهای صادراتی ما به این دو کشور تفاوت هایی دارد اما صادرات ما به دیگر کشورها به طور عمده محصولات پتروشیمی یا مواد خام معدنی است و مواد فرآوری شده برای مصرف نهایی بخش بسیاری کوچکی از صادرات ما را تشکیل می دهد.
پس از آنکه قیمت نفت و همینطور تقاضای جهانی خرید نفت کم شد، سطح تبادلات ما با چین هم کاهشی شد چون قیمت نفت از بشکه ای ۱۰۰ دلار در ۲۰۱۲ ناگهان به ۲۵ دلار در سالهای بعد از آن سقوط کرد. بنابراین رقم مبادلات تجاری ایران و چین هم به شدت نزولی شد. بویژه که قیمت محصولات پایه نفتی همچون پتروشیمی هم تحت تاثیر کاهش قیمت نفت قرار گرفت.
علاوه بر مبحث کاهش درآمدهای نفتی، از سال ۲۰۱۷ شاهد آغاز تحریم های جدید ضد ایران بودیم و بار دیگر از همین سال میزان تبادلات ایران و چین کاهشی شد. اما این ارقام «قدر مطلق» رابطه تجاری ایران و چین بوده اما «قدر نسبی» آن نه تنها کاهشی نبوده بلکه افزایش هم پیدا کرده است.
به این معنا که زمانی که مبادلات تجاری ما و چین ۵۱.۸ میلیارد دلار بود نقش چین در تجارت فرامرزی ما حدود ۲۰ درصد بود؛ اما امروز که رقم مبادلات تجاری به ۴۰ درصد کم شده در مقابل طی ۱۰ ماهه ۱۴۰۰ حدود ۲۹.۵ درصد صادرات غیرنفتی ما به چین انجام شده است که به مفهوم افزایش ۱۰ درصدی سهم چین از بازار صادرات ایران است.
واردات ما از چین در چه جایگاهی قرار دارد؟
حریری: در بخش وادارت هم ۲۳ درصد مبدا کالاهای وارداتی ایران به چین اختصاص دارد. البته باید واردات غیر مستقیم از چین را هم در نظر گرفت بویژه که ۳۱ درصد کالاهای وارداتی به ایران از مبدا امارات متحده عربی در گمرک ثبت می شود که به طور عمده ری اکسپورت (صادرات مجدد) کالاهای چینی به ایران است اما تراز تجاری مان در ۱۰ ماهه سال جاری بدون نفت مثبت بوده است.
۵۲ درصد از مجموع صادراتی که ایران به سایر کشورها دارد محصولات پتروشیمی است. به نظر من پتروشیمی و میعانات گازی عملاً تفاوتی با نفت فروشی ندارند. ۲۷ درصد دیگر کالاهای صادراتی ما مواد معدنی است که آن هم عملاً خام فروشی است و ما هیچ فرآوری روی آن نداریم. بدین سبب ۸۰ درصد صادرات ما پتروشیمی و مواد معدنی است. همین شاخص درباب صادرات ایران به چین هم صدق می کند. بجز عراق و افغانستان که برخی محصولات تولیدی هم صادر می نماییم.
آنچه از چین وارد می نماییم عموماً مواد اولیه تولید است. کل واردات ما طی ۱۰ ماه سال جاری را اگر بخواهیم در ۲۰ قلم کالا معرفی نماییم شامل گوشی تلفن همراه، ذرت دامی، گندم، دانه سویا، روغن آفتابگردان و روغن گلرنگ، کنجاله سویا و جو ۸ قلم اصلی هستند که به تنهایی ۹۰ درصد واردات ما را می سازند. ۱۲ قلم کالای بعدی تنها ۱۰ درصد واردات را در اختیار دارند. این ۸ قلم کالاهای میلیارد دلاری در واردات ما هستند و از قلم نهم به بعد کمتر از نیم میلیارد دلار ارزش آنها است.
بخشی از این ۱۲ قلم شامل تراکتور، شکر، روغن پالم، برنج، موزه، چای سیاه، دارو و واکسن و ماژول نمایشگر (تلویزیون و مانیتور و…)؛ از مجموع این ۲۰ قلم فقط دو قلم کالای تلفن همراه و ماژول نمایشگر به دست مصرف کننده نهایی می رسد. متأسفانه هیچ کالای های تک که در توسعه کشور مؤثر باشد در فهرست واردات ما دیده نمی گردد.
چرا نتوانسته ایم به سمت واردات کالاهای توسعه ای یا ماشین آلات صنعتی و خط تولید حرکت کنیم؟
حریری: متأسفانه بخش زیادی از کالاهایی که وارد می نماییم برای سیر کردن شکم مردم است و باز هم متأسفانه این که کالاهایی مانند کنجاله سویا و خوراک دام و طیور با ارز دولتی به دامداری ها و مرغداری ها داده می شود تا به خوراک و طیور تبدیل گشته و به جای آنکه مرغ و گوشت سر سفره مردم بیاید، دام را صادر یا قاچاق می نماییم. یا حتی مواد لبنی تولید می نماییم که صادر نماییم آن هم با ارز دولتی؛ ما کود و سم وارد می نماییم تا به باغدار بدهیم، باغدار هم کیوی برداشت می کند تا به دیگر کشورها بفرستد.
البته هم اکنون ارز دولتی بخش زیادی از این کالاها قطع شده است. اما زمانی که ارز ۴۲۰۰ هزار تومانی به این کالاها تعلق می گرفت همزمان گاز و انرژی یارانه ای به تولید کننده داده می شد ولی تولید کننده، محصولات خویش را صادر می کرد.
ما هیچ نوع کالای مصرفی از چین وارد نمی کنیم؛ هر کالایی که از چین وارد می شود، از گمرک مستقیماً به واحد تولیدی می رود تا به کالایی برای مصرف داخل یا صادرات تبدیل گردد.
چه موانعی بر سر راه ارتقای تجارت ایران و چین وجود دارد؟
حریری: اساسا یکی از اصلی ترین موانع بر سر راه تجارت خارجی کشور، تحریم است؛ تحریم مانع کمی نیست و سبب می شود تا هم اندازه تجارت ما کم شود و هم قدرت چانه زنی ما کم شود و هم هزینه های بیشتری برای تجارت خارجی بپردازیم. تحریم به خودی خود و بهر دلیلی که اتفاق می افتد و فارغ از این که آیا راهی برای خنثی کردن آن هست یا نه، یا این که آیا برای رفع آنها می شود مذاکره کرد یا نه که یک مباحث سیاسی هستند، اما از نظر اقتصادی تاثیر منفی بر روابط تجاری کشور دارد.
اقتصاد دنیا یک در هم تنیدگی دارد و تحریم ها نمی گذارد کشور تحریم شده در بازی های جهانی نقش ایفا کند؛ این بدان مفهوم نیست که نمی توانیم رقابت نماییم یا این که ضعیف شده باشیم بلکه زندگی در کشور ما جریان دارد که در بعضی مواقع گشایش هایی هست و در بعضی مواقع هم این زندگی چالش هایی دارد ولی به هر حال تحریم ها یک مانع کلی بر سر راه توسعه تجارت با دیگر کشورها محسوب می شوند. البته همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اگر بتوانیم تحریم ها را برداریم، لحظه ای تعلل نمی نماییم ولی در کنار آن باید به فکر خنثی کردن اثرات تحریم و پیدا کردن چاره هایی برای شرایط تحریمی باشیم که این مساله ۱۰۰ درصد در اختیار خود ماست و ارتباطی به کشورهای تحریم کننده ما ندارد.
در روابط ما با چین هم تحریم ها تأثیراتی دارد تحریم های هوشمند آمریکایی به این معنا است که اگر آنها بفهمند شرکتی با کشوری که تحریم شده، روابط دارد، آن شرکت هم در فهرست تحریمی ها قرار می گیرد و این زنجیره همچنین ادامه می یابد بدین سبب ما در زمینه های بیمه ای، بانکی و حمل و نقل مشکلاتی با چینی ها داریم که البته نسبت به سایر کشورها کمتر است؛ ما به هیچ وجه نمی توانیم با بانکها اروپایی کار نماییم اما با چینی ها به خاطر آنکه مشکلات تحریمی کمتری با آنها داریم، درحال همکاری هستیم.
علت آنکه به خوبی توانسته ایم در روابط تجاری مان با چینی ها، مشکلات تحریم را خنثی نماییم، چیست؟
حریری: چون رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و وزیر تجاری و دیگر مقامات ذی ربط چین بارها اعلام نموده اند که تحریم های یک جانبه آمریکا را به رسمیت نمی شناسند؛ حتی در آمارهای تجارت جهانی خود بخشی از خرید نفت ایران را هم اعلام می کنند؛ اما این به مفهوم استفاده حداکثری از ظرفیت های اقتصادی دو کشور نیست؛ برخی بانکهای چینی نمی توانند با شرکت های ایرانی کار کنند چون ممکنست از تبادلات بزرگ تری در دنیا باز بمانند حتی اگر دولت چین هم اعلام نماید که تحریم ها را قبول ندارد، اما یک بنگاه چین حاضر نیست خویش را به دردسر بیندازد تا معاملات و بازارهای بزرگ تری را از دست بدهد.
چینی ها در بهترین حالت ۵۰ میلیارد دلار با ما تجارت داشته اند حال آنکه فقط تفاوت تراز تجاری چین و آمریکا سالانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد دلار است که ۱۰ برابر ما تفاوت تراز تجاری دارند؛ البته در شرایطی که سایر شرکای تجاری آسیایی ما، هیچ نوع مبادله ای با ما ندارند، ولی همچنان می توانیم در سال ۲۳ درصد از وارداتمان را از چین داشته باشیم و ۳۰ درصد صادراتمان به چین باشد.
سال ۲۰۱۶ که آقای شیء جی پینگ که به ایران سفر کردی، هدف گذاری روابط تجاری یک دهه پس از آنرا ۶۰۰ میلیارد دلار تعیین کردیم که به این معنا است که سالانه ۶۰ میلیارد دلار به حجم روابط دو کشور می بایست افزوده می شد ولی هم اکنون در ۳۰ تا ۴۰ درصد این هدف گذاری درحال حرکت هستیم باآنکه ظرفیت بالقوه تبادلات تجاری ایران و چین همان سالی ۶۰ میلیارد دلار است.
هدف گذاری روابط تجاری ایران و چین حول و حوش چه ارقامی می چرخد و چگونه به این ارقام خواهیم رسید؟
حریری: اگر تحریم ها نبود و خودمان هم اقدامات توسعه ای را انجام می دادیم، مجموع روابط تجاری نفتی و غیر نفتی ایران و چین این ظرفیت را دارد که در یک بازه ۵ تا ۱۰ ساله و با همین شرایط موجود، از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال هم عبور کند؛ به شرط این که بتوانیم یک سری سهام بدهیم؛ در اتاق ایران و چین مطالعات پروژه ای تحت عنوان توسعه صادرات به چین را از سال ۱۳۹۷ آغاز کردیم؛ مبنای ما هم این بود که هم اکنون چه کالاهایی می توانیم به چین صادر نماییم و این کالاها تا چه میزان می تواند افزایش یابد؛ همینطور این مساله که «چه کالاهایی هم اکنون به چین صادر نمی نماییم، ولی امکان صادرات آنها را داریم» را هم بررسی نموده ایم که یک رقم بسیار شایان توجهی است.
بعد از استقرار دولت سیزدهم جلسات گوناگونی در سازمان توسعه تجارت با آقای پیمان پاک و دیگران مدیران زیرمجموعه داشتیم؛ جمع بندی نهایی این شد که حتی در وضعیت تحریمی هم می توانیم میزان صادرات به چین را افزایش دهیم؛ مجموع واردات چین به صورت متوسط در سالهای اخیر ۲ هزار و ۳۰۰ تا ۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد دلار بوده است؛ مطالعات ما نشان میدهد در حد ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ میلیارد دلار از کالاهای وارداتی چین را اصلاً نمی توانیم اصلاً ورود کنیم؛ چینی ها ارقام سنگینی از اروپا و آمریکا ایرباس و بوئینگ می خرند یا کالاهای «های تِک» خریداری می کنند که در حیطه تولیدات ما نیست.
با این وجود به آسانی می توانیم ۱۲ تا ۱۳ میلیارد دلار دیگر به رقم فعلی صادرات ایران به چین که تقریباً همین ارقام است، اضافه نماییم و در یک بازه ۵ ساله به ۲۵ تا ۲۶ میلیارد دلار رساند اما رساندن این رقم به ۱۰۰ میلیارد دلار، احتیاج به اقدامات سنگین تر و گسترده تری دارد ولی این که صادرات غیر نفتی ما به چین به حدود ۳۰ میلیارد دلار در سال برسد، احتیاج به اقدامات پیچیده و سختی ندارد؛ برنامه ریزی قطعی ما این است که تا آخر دولت سیزدهم سطح روابط دو کشور را از ۱۲ به ۲۰ میلیارد دلار برسانیم.
کرونا یک مقدار دست و پای ما را بسته است چون وقتی قصد دارید سطح تبادلات را افزایش دهید، احتیاج به ترددهای بیشتری دارید که متأسفانه به سبب شرایط سخت قرنطینه در کشور چین و باید ۳ هفته در هنگام ورود به این کشور در قرنطینه ماند، این کار را سخت کرده است اما به هر حال برنامه ریزی هایی کرده ایم چه در وضعیت کرونا و چه شرایط رفع کرونا چه اقداماتی می خواهیم انجام دهیم.
برنامه هایی برای معرفی کالاهای مغفول مانده ایرانی به چینی ها دارید؟
حریری: تا نیمه سال ۱۴۰۱ حداقل ۲ دفتر از ۴ مرکز تجاری که برنامه ریزی کرده ایم در چین داشته باشیم را راه اندازی می کنیم؛ نمایندگی اتاق مشترک ایران و چین را در این کشور که قبل از این در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ هم دایر بود، احیا می کنیم؛ هم نمایشگاه دائمی معرفی کالاهای ایرانی در چهار یا پنج نقطه چین فعال خواهیم کرد بخصوص تولیدکنندگان بنگاه های کوچک و متوسط؛ چندین بازاریاب برای معرفی محصولات ایرانی و هم استفاده از پلت فرم های آنلاین پُر مخاطب چینی را در دستور کار داریم.
سرنوشت پول های مانده ایران در بانکهای چین به کجا خواهد رسید؟
حریری: من از همین ابتدا اعلام کنم که چیزی تحت عنوان پول بلوکه شده ایران در چین را به رسمیت نمی شناسم؛ هر چه به چین نفت فروخته ایم، در مقابل آن کالا وارد کرده ایم شاید حتی در بعضی موارد هم بیشتر.
ما در دیگر کشورها چند مدل پول بلوکه شده داریم: یکی پول های حاصل فروش نفت ماست که نزد برخی کشورها نزد کره، هند، ژاپن و بخشی از اروپا وجود دارد؛ کشوری مانند کره می گوید حتی حاضر نیستیم در مقابل نفت، کالا به ایران بدهیم که بیشتر از ۷ میلیارد دلار است؛ ژاپن هم تا حدودی چنین موضعی دارد؛ مدل دیگر کشوری مانند هند است که می گوید در مقابل خرید نفت از ایران، کالا به شما می دهیم اما کالایی مناسب ما ندارند؛ مگر ما چه قدر می توانیم چای و برنج خریداری کنیم؟ البته گفته می شود در سالهای اخیر با خرید دارو و مواد اولیه تولید دارو، پول های فروش نفت ایران نزد هندی ها تسویه شده است.
مدل دیگر تبادل منابع مالی حاصل از فروش نفت ایران با سایر کشورها، مدلی است که با چینی ها داریم؛ هر چه قدر که نفت می فروشیم همان میزان هم می توانیم کالا وارد کنیم؛ بنا بر این است که رتبه تجارت خارجی ایران با چین بسیار بالاست.
اما یکی دیگر از انواع پول های ایران در سایر کشورها، ذخایر ارزی است؛ در میانه دهه ۱۳۸۰ و از سال ۸۶ به بعد، ذخایر ارزی ایران در دیگر کشورها که در بانکهای مختلف دنیا خصوصاً اروپایی به اشکال نقدی یا اوراق دلاری یا سهام سرمایه گذاری شده بود و این پول ها با ریسک احتمال بلوکه شدن آن در صورت شکایت برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی مواجه بودند، به بانکهای چینی منتقل شدند.
این ۲۱ میلیارد دلاری که گفته می شود ما در چین داریم، همان ذخایر ارزی ما در کشورهای غربی است که به چین منتقل شده است بدین سبب چینی ها پول خرید نفت از ایران را بلوکه نکرده اند.
در حال حاضر امکان انتقال این پول ها به بانک مرکزی وجود ندارد به جهت اینکه امکان افتتاح حساب از جانب بانک مرکزی در سایر کشورها نیست؛ کشوری مانند کره ادعای دریافت هزینه و خسارت بابت نگهداری پول های نفتی ایران را دارد البته ژاپنی ها این ادعا را ندارند حتی بعضاً سودی معادل ۳ در هزار هم به منابع مالی ما می دهند؛ یک کشوری هم مانند چین نه تنها هزینه ای بابت نگهداری دریافت نمی کند بلکه حاضر است تا چند برابر این رقم را به صورت فاینانس در اختیار ما قرار دهد و این رقمی که در بانکهای چینی داریم بعنوان ضمانت فاینانس به پروژه های ایران از جانب دولت چین پذیرفته شود.
چرا در رسانه های معاند و حتی شبکه های اجتماعی در داخل، «چین هراسی» داریم؟
حریری: چین قدرتی است که درحال ظهور و بروز در دنیا و جایگزین خیلی از بازارهای قدرت های دنیاست؛ این طبیعی است که غربی ها ضد چین موضع داشته باشند؛ در کشور ما رابطه ایران و چین سبب استواری مبانی نظام شده و کشوری است که در شورای امنیت حق رای دارد و نفت ایران را می خرد؛ در هیچ زمانی نبوده که چین از ما نفت نخرد؛ سال قبل ۳۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی و ۳۸ میلیارد دلار واردات داشته ایم؛ اگر خرید نفت ما از جانب چینی ها که به حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ بشکه در روز می رسید، نبود، امکان اداره کشور را نداشتیم.
بنابراین ضد انقلاب ها و براندازان معاندان نظام به صورت مضاعف به استفاده از چین هراسی روی آورده اند تا اذهان مردم را ضد چین تخریب کنند؛ در صورتیکه دولت سیزدهم می تواند رابطه سیاسی-اقتصادی با چین را توسعه دهد ولی دشمنان مردم نمی خواهند این کار صورت گیرد.
واقعاً به مستعمره چین تبدیل گشته ایم؟
حریری: اصلاً در قرن بیست و یکم مستعمره کشوری دیگر بودن معنا دارد؟ چین ۳۵۰۰ سال تاریخ دارد که در طول آن هیچ نوع تهاجمی به کشوری دیگر ندارد؛ ما ۲ هزار سال رابطه تاریخی با چین داریم؛ در ۵۰ سال اخیر هم رابطه دیپلماتیک با دولت پکن داریم؛ در هیچ کجای آن رابطه منفی میان دو کشور دیده نمی گردد.
این حرف هایی که درباره روابط ایران و چین در بعضی رسانه های معاند زده می شود، مبنای سیاسی و مخالفت با نظام کشورمان دارد؛ «چین هراسی» یک پدیده طبیعی از جانب دشمنان است اما در داخل مسؤلان ما باید روشنگری کنند و اذهان را درباره این رابطه توجیه کنند.
ماجرای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین چه بود؟
دو طرف (ایران و چین) زمانی که این سند را تهیه می کردند، مقرر شد فحوای آن منتشر نشود بدین سبب که بمحض آنکه اعلام گردد که مقرر است دو طرف در بعضی زمینه ها با هم همکاری داشته باشند، بلافاصله آنقدر غربی ها به چین فشار می آورند که اصل قضیه کنسل می شود؛ بنابراین قرار شد دو طرف چراغ خاموش جلو بروند؛ متأسفانه در داخل کشور در تابستان ۱۳۹۸ یک فردی که به این سند دسترسی داشت و در یک وب سایت خبری داخلی آنرا به صورت ناقص منتشر نمود که اقدام اشتباهی بود.
معتقدم ما برای هر فعالیتی در زمینه سیاست خارجی خود، باید بسته رسانه ای مستقلی تهیه شود؛ این یک ضعف است که نمی توانیم در رسانه مردم را برای اقداماتی که انجام می دهیم توجیه کنیم؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب اخیراً مبحث جهاد تبیین را مطرح کرده اند، باید این ضعف مدیریتی تصمیم گیران کلان کشور برطرف شود.
در حال حاضر دشمنان کشور این سند را بهانه ای برای حمله به نظام قرار داده اند در صورتیکه خیلی راحت میتوان مبحث را برای مردم توضیح داد که سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین چیست؟ آنچه مطرح شده، نه توافقنامه است نه تفاهمنامه و نه قرارداد؛ بلکه یک سند است که نشان دهنده تمایل دو کشور برای همکاری جامع در بعضی حوزه ها.
دو کشور مقرر است در نفت و گاز و انرژی، در اسکله و بندرسازی، در ریل و راه آهن، در زمینه معدن و نیروگاه سازی و انرژی های نوین و تجدیدپذیر همکاری داشته باشند؛ تازه اینها صرفا تبادلات اقتصادی است؛ در خیلی از حوزه های دیگر مانند تبادل دانشجو یا توسعه موزه ها و کارهای فرهنگی هم مقرر است این همکاری ها توسعه یابد.
واقعاً مقرر است یک جزیره را چینی ها بدهیم؟
حریری: نمی دانم چرا مردم این دروغ ها را باور می کنند؛ آیا کشور و نظامی که ۸ سال در مقابل تهاجم دنیا ایستاد تا حتی یک وجب از خاک خویش را ندهد، آیا می آید یک جزیره خویش را به کشور دیگری مبدهد؟ اصلاً این دروغ ها باورکردنی است؟
حرجی بر غرض ورزان نیست بلکه این ایراد به ما وارد است که چرا در هر مسأله ای موضوعات را برای مردم روشنگری نمی کنیم؟ اگر اذهان مردم روشن شود، دیگر نیازی به این همه جنجال نیست.
من بعنوان فردی که از ابتدا در جریان این سند همکاری بودم اعلام می کنم که نه مقرر است جزیره ای داده شود و نه احتیاجی به چنین کارهایی داریم.
آیا ادعای ارزان فروشی نفت ایران به چین یا تخفیف های ۷۰ درصدی صحت دارد؟
حریری: به هیچ وجه تخفیف های ۷۰ درصدی یا حتی ارزان تر فروختن نفت ایران به چین حقیقت ندارد.
اصلاً چرا باید دولت ما چنین کاری کند؟ مگر «بچه لُرد» هستیم که چوب حراج به منابع کشور بزنیم؟ ما وقتی مقرر است در وضعیت تحریمی نفت بفروشیم، هزینه های مبادله آن بالاست چون که باید نفت در بنادر ما بارگیری شود سپس به بندر دیگری برود اسناد آن تغییر کند سپس به جای دیگری برود تا نفتکش را عوض کنیم؛ همه اینها هزینه دارد بعضاً تا ۱۰ یا ۱۵ درصد درآمد نفت را این هزینه ها در بر می گیرد؛ اسم این کار تخفیف نیست بلکه هزینه فروش نفت در وضعیت تحریمی است.
خریدار می گوید من در وضعیت تحریمی نفت را به قیمت جهانی از شما می خرم بنابراین باید نفت بشکه ای ۹۰ دلار را به ما بشکه ای ۸۶ دلار بفروشید؛ این حرف صحیحی است؛ هزینه های تغییر اسناد یا تعویض نفتکش را هم دریافت می کنم؛ اسم اینها «تخفیف» یا ارزان فروشی نفت نیست؛ بلکه تخفیف دادن آن یکی دو درصد زیر قیمتی است که در وضعیت تحریمی نفت می فروشیم؛ اگر آمریکا تحریم های نفتی را بردارد، آیا به کشوری تخفیف می دهیم؟
مدل دیگر فروش نفت با تخفیف به این صورت است که ما قرارداد تضمینی بلندمدت با خریدار می بندیم؛ آن هم در دنیایی که پیش بینی تقاضای نفت به شدت کاهشی است؛ چون بخش عمده ای از تقاضای نفت برای تولید بنزین و فروش به شهروندان همان کشور است در صورتیکه دنیا به سمت صنعت خودروسازی هیبریدی می رود و بنابراین تقاضای نفت کاهشی خواهد بود. در دهه های آینده نمی توان مشتری خرید نفت به آسانی پیدا کرد.
اما چینی ها تضمین کرده اند که طولانی مدت از ما نفت بخرند و به جای آن راه آهن برقی تهران-مشهد یا سایر زیرساخت های توسعه ای را راه اندازی کنند، طبیعی است که مانند سایر قراردادهای سلف، تخفیف هایی برای پیش خرید نفت از ما مطالبه کنند؛ اما این به مفهوم خرید نصف قیمت نیست. هر کاسبی به مشتری بلندمدت و دائمی خود تخفیف می دهد اما این تخفیف ها در دنیا عُرف مشخصی حدود یک تا ۳ درصد دارد که ما هم روی همین عُرف جهانی با طرف مقابل تعامل می نماییم.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب