محمد مشكین فام با بیان این مطلب افزود: دستمزد پیمانكار (شركت توتال) ارتباط مستقیمی با میزان تولید از این فاز داشته و به همین دلیل پیمانكار تمامی تلاش خود را برای نگهداشت تولید در حداكثر بازه زمانی ممكن به كار خواهد گرفت.
وی ادامه داد: درخصوص ترك تشریفات و واگذاری این طرح بدون مناقصه، همانند فازهای دیگر پارسجنوبی یعنی فازهای ۱۳، ۱۴، ۱۶-۱۵،۱۹،۲۱-۲۰ و ۲۴-۲۲ توسط دولتهای نهم و دهم عمل شده است كه براساس ماده ۱۱ قانون وظایف و اختیارات وزارت
نفت مصوب مجلس شورای اسلامی، واگذاری و اجرای طرحهای مربوط به اكتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداشت میادین مشترك
نفت و
گاز با تایید وزیر
نفت و فقط با رعایت آییننامه معاملات شركت ملی
نفت ایران از شمول قانون برگزاری مناقصات مستثنی است.
مشكینفام درخصوص انتقادهای مطرح شده از عملكرد توتال در فازهای ۲و۳ و عدم برداشت از لایه مشترك یا عدم انتخاب بلوك مرزی برای برداشت نیز تاكید كرد: بلوك مخزنی فاز ۲، كاملا در محدوده نوار مرزی و بلوك مخزنی فاز ۳ در ردیف دوم از خط مرزی قرار گرفته است، با مطالعه سوابق توسعه در میدان گنبد شمالی نیز درخواهیم یافت كه اولین بلوك توسعه یافته (بلوك آلفا) در ردیف دوم و غیرمرزی قطر قرار دارد.
همچنین مشابه این امر درخصوص عدممشبك كاری لایه K۱ نیز وجود دارد؛ بهطوریكه شركت توتال در طرحهای توسعهای اجرا شده در قطر نیز به دلایل فنی مانند پرهیز از افزایش میزان سولفید هیدروژن (H۲S) در سیالات تولیدی و نیز جلوگیری از ایجاد جریان متقاطع بین لایهای، چند سال پس از شروع تولید و حصول افت فشار در لایه K۴، نسبت به مشبك كاری لایه K۱ اقدام كرده است. بنابراین عنوان این موضوع كه شركت توتال با نیت بهرهمندی بیشتر كشور رقیب، از مشبك كاری لایهK۱ در بخش ایرانی خودداری كرده، صرفا یك بهانه غیرتخصصی و بدون دانش فنی است.
مدیرعامل
شركت نفت و
گاز پارس افزود: با توجه به عدمالنفع هر فاز پارسجنوبی كه روزانه بالغ بر ۵ میلیون دلار است، درحال حاضر درخصوص ۶ فاز باقیمانده كه در اختیار پیمانكاران ایرانی قرار دارد، روزانه ۳۰ میلیون دلار و در مجموع حدود ۵۰ میلیارد دلار بابت تاخیر در بهرهبرداری از این میدان مشترك عدمالنفع حادث شده است.
مشكینفام با تاكید بر اینكه در حال حاضر نیز عدمالنفع فاز ۱۱ پارسجنوبی كه معادل ۲ فاز استاندارد است، روزانه ۱۰ میلیون دلار بوده گفت: بهمنظور حفظ منافع ملی و جلوگیری از هدررفت سرمایه كشور و برای جلوگیری از افت فشار میدان مشترك پارس جنوبی در سالهای آینده، نیاز به بهرهگیری از تجربه و دانش فنی یك شركت بینالمللی احساس میشد كه بههمین منظور بعد از همه توافقنامههای اصولی كه میان شركت ملی
نفت و شركتهای خارجی منعقد شد، توتال تنها شركتی بود كه بهصورت جدی پای امضای قرارداد ایستاد.